پس از خواندن خبرهای صفحه ی قبل، چه پرسشهایی در ذهن شما مطرح شد؟ دو مورد را بنویسید.
جواب : 1-چرا رفتگر پس از پس دادن پول را به پولدار شدن ترجیح داد؟
2-این افراد بعد از این که کیف را به صاحبانشان پس دادند، چه حسی داشتند؟
خود را به جای شخصیت های این خبرها قرار دهید.
چه احساساتی در شما پیدا می شود؟
اگر من به جای صاحب کیف بودم:
جواب : ناراحت می شدم ، اما سعی میکردم که آرامش خود را حفظ و بر خدا توکل کنم.
اگر من به جای یابنده کیف بودم:
جواب :اول کنجکاو میشدم ، بعد اطلاع از محتویات داخل کیف استرس پیدا میکردم ، و برای صاحب کیف دلم میسوخت و بر خدا توکل کرده و میخواستم مرا در پیدا کردن صاحب کیف یاری کند.
چه تصمیمی میگرفتید؟
اگر من به جای یابنده کیف بودم: (پس از باز کردن کیف و آگاهی از اشیای داخل آن)
پاسخ: با خانواده خود مشورت میکردم که چگونه و از چه راهی ، کیف را به صاحبش برگردانم و به خوبی از امانت نگه داری میکردم تا سالم به دست صاحبش برسداگر من به جای صاحب کیف بودم: (پس از آگاهی از پیدا شدن کیف)
پاسخ: به خاطر امانت داری به نحو شایسته و با احترام از فرد یابنده تشکر میکردم. خدا را شکر کرده و مقداری پول را به نیازمندان می دادم.
فرض کنید این کیف متعلّق به یکی از اعضای خانواده ی شما است، از یابنده ی آن چه انتظاری دارید؟ چرا؟
پاسخ: فرد امانتداری باشد و کیف را سالم به صاحبش برگرداند.
فرقی نمیکند این فرد یکی از اعضای خانواده هم باشد یا نه.
در چنین موقعیتهایی برای تصمیم گیری به چه چیزهایی توجه میکنید؟ چرا؟
پاسخ: حفظ خون سردی ، توکل بر خدا ، همفکری با دیگران تا بتوانیم بهترین تصمیم را بگیریم.
آیا مقدار مال پیدا شده در ارزش و اهم ّیت برگرداندن آن به صاحبش اثر دارد؟ چرا آری، چرا نه؟
پاسخ: بله ، اگر مقدار مال پیدا شده ناچیز باشد، میتوان ن را از طرف صاحب مال صدقه داد.
آیا برای تعیین میزان مژدگانی باید به مقدار مالی که پیدا شده توج ّه کرد؟ چرا آری، چرا نه؟
پاسخ: خیر چون بر گرداندن امانت یکی از وظایف ماست
پس از خواندن خبرهای صفحه ی قبل، چه پرسشهایی در ذهن شما مطرح شد؟ دو مورد را بنویسید.
جواب : 1-چرا رفتگر پس از پس دادن پول را به پولدار شدن ترجیح داد؟
2-این افراد بعد از این که کیف را به صاحبانشان پس دادند، چه حسی داشتند؟
خود را به جای شخصیت های این خبرها قرار دهید.
چه احساساتی در شما پیدا می شود؟
اگر من به جای صاحب کیف بودم:
جواب : ناراحت می شدم ، اما سعی میکردم که آرامش خود را حفظ و بر خدا توکل کنم.
اگر من به جای یابنده کیف بودم:
جواب :اول کنجکاو میشدم ، بعد اطلاع از محتویات داخل کیف استرس پیدا میکردم ، و برای صاحب کیف دلم میسوخت و بر خدا توکل کرده و میخواستم مرا در پیدا کردن صاحب کیف یاری کند.
چه تصمیمی میگرفتید؟
اگر من به جای یابنده کیف بودم: (پس از باز کردن کیف و آگاهی از اشیای داخل آن)
پاسخ: با خانواده خود مشورت میکردم که چگونه و از چه راهی ، کیف را به صاحبش برگردانم و به خوبی از امانت نگه داری میکردم تا سالم به دست صاحبش برسد
اگر من به جای صاحب کیف بودم: (پس از آگاهی از پیدا شدن کیف)
پاسخ: به خاطر امانت داری به نحو شایسته و با احترام از فرد یابنده تشکر میکردم. خدا را شکر کرده و مقداری پول را به نیازمندان می دادم.
فرض کنید این کیف متعلّق به یکی از اعضای خانواده ی شما است، از یابنده ی آن چه انتظاری دارید؟ چرا؟
پاسخ: فرد امانتداری باشد و کیف را سالم به صاحبش برگرداند.
فرقی نمیکند این فرد یکی از اعضای خانواده هم باشد یا نه.
در چنین موقعیتها